نوروز در کشورهای منطقه؛ گسترهای فرهنگی از بالکان تا آسیای میانه
در کنار ایران، کشورهایی چون افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان، جمهوری آذربایجان، عراق (کردستان)، پاکستان، هند، ترکیه و بخشهایی از چین و بالکان، نوروز را با شکوه خاص خود برگزار میکنند. در تاجیکستان، اجرای “بازیهای نوروزی”، موسیقی سنتی و لباسهای محلی نقش مهمی در مراسم دارند. در کردستان عراق، مردم با برافروختن آتش و رقصهای محلی به استقبال سال نو میروند. در افغانستان نیز سفره هفتمیوه پهن میشود و مراسم «جهنده بالا» در مزار شریف یکی از نمادهای این آیین است.
این گوناگونی در اجرا، در عین وحدت مفهومی، نوروز را به نمادی از همپوشانی فرهنگی و وحدت تمدنی در آسیای غربی و مرکزی بدل کرده است. ثبت نوروز در فهرست میراث معنوی یونسکو در سال ۲۰۱۰ نیز مهر تأییدی بر اهمیت جهانی این آیین کهن بود.
هویت فرهنگی و نقش جامعه در پایداری نوروز
از منظر جامعهشناختی، نوروز یکی از مؤثرترین ابزارهای حفظ و انتقال هویت فرهنگی ایرانیان در درازنای تاریخ بوده است. در دورانهایی که سیاستزدگی یا تهاجم فرهنگی تلاش کردهاند این آیین را به حاشیه ببرند، نقش عمومی جامعه، خانوادهها و رسانهها در زنده نگهداشتن نوروز کلیدی بوده است. از خانهتکانی و خرید عید گرفته تا سفره هفتسین، دید و بازدید، سیزدهبهدر و اشعار نوروزی، همه و همه نقش نهادهای غیررسمی جامعه در تثبیت این مناسبت را آشکار میسازند.
بهویژه در دهههای اخیر که روند جهانیشدن و فضای دیجیتال ممکن است فرهنگهای بومی را به حاشیه ببرد، بازآفرینی آداب نوروز در فضای شهری و مجازی، نشاندهنده مقاومت فرهنگی مردم ایران در برابر یکنواختی فرهنگی است. رسانههای اجتماعی، مدارس، نهادهای مدنی و حتی کسبوکارهای نوپا، امروز نقش بسزایی در بازنمایی نوروز در جامعه مدرن دارند.
نوروز، فرصتی برای گفتوگوی فرهنگی و تقویت همبستگی
در جهانی که بیش از هر زمان دیگری به گفتوگوی فرهنگی و احترام متقابل نیاز دارد، نوروز میتواند بستری برای نزدیکی ملتها و بازتعریف مفاهیم صلح، احترام، و همزیستی باشد. نوروز تنها یک جشن نیست؛ بلکه تجلی زیستبومیِ فرهنگی، اجتماعی و روانی مردم ایران و منطقه است. پاسداشت آن، پاسداشت آینده است؛ آیندهای با ریشه در گذشتهای پرغرور.