ستونهاي ايوان شاهد بودند: سواران گوشانتظار فرمان سردار ايستاده بودند. سردار كه بر زين نشست هيچ كدام از سواران نميدانست قرار است دوشادوش او مسير تاريخ ايران را به سوي ديگري كج كند.
خبر فتح اصفهان و تهران كه به جونقان رسيد صداي كِل و كَرنا در طاقيهاي كاخ پيچيد؛ قلمم ياراي نوشتن ندارد.
خود بياييد و از خشتها بپرسيد تا برايتان بگويند قصه سرداران بختياري را، حكايت فتح را، داستان ميهمانان و بزرگاني كه در اين قلعه نفس كشيده اند و اين كه براي اولين بار در اصفهان و چهارمحال موتور برق، چراغهاي كدام بنا را افروخت…
خود بياييد و بشنويد.
ايران، چهارمحال و بختياري، جونقان، كاخ سردار اسعد بختياري